phylosophy-101 کلید فلسفه

کليد فلسفه از سقراط و افلاطون تا اخلاق و مابعدالطبيعه

فلسفه چیست؟ آیا فلسفه خواندن نفعی برای ما دارد؟ ممکن است شما هم این را شنیه باشید که بسیاری خواندن فلسفه را برابر با اتلاف وقت بدانند. اما اگر بدترین حال ممکن را هم در نظر بگیریم، خواندن فلسفه نوعی ورزش فکری است که باعث می‌شود توان انسان در نقد و تحلیل بالا برود. باید دانست که فلسفه هم مانند هنر محصول فراغت آدمی است و دلیل به وجود آمدن و خاستگاه آن حیرت بشر از بودن در این جهان است. ما می‌توان به هستی به چشم حجمی سیال بنگریم که رهسپار نامتناهی است. در این صورت فلسفه تلاشی است برای حلاجی و کند و کاو در آن. یا به گفته ارسطو علم به موجودات از آن نظر که وجود دارند.

پل کلاینمن در کتاب کلید فلسفه تلاش کرده است تا با زبانی ساده و قابل فهم، مسائل بنیادی فلسفه و دیدگاه‌های بزرگترین اندیشمندان جهان را به ما معرفی کند. او برای این کار از تصاویر و نمودارهای گویا استفاده کرده است تا خواننده را به درک و تعمق بیشتر علاقه‌مند کند. کتاب با فلسفه پیشاسقراطی آغاز می‌شود و با اندیشه‌های باروخ اسپینوزا به پایان می‌رسد. 

پل کلاینمن همچنین ضمیمه‌ای برای کتاب ارائه کرده است که به تبیین فلسفه دین  پرداخته و واژگان فلسفی مانند ابژه و سوژه، اصل دلیل کافی، ذات، تغییر و … را توضیح داده است.

کتاب کلید فلسفه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کلید فلسفه برای تمام آن‌هایی است که دوست دارند با فلسفه آشنا شوند و دیدگاه‌های بزرگ‌ترین اندیشمندان جهان را درباره فلسفه بدانند.

بخشی از کتاب کلید فلسفه

واژه فلسفه به معنی «عشق به خرد» است. در واقع عشق به خرد بود که فلاسفه را واداشت تا پرسش‌های بنیادی در این‌باره که ما کیستیم و چرا در اینجا حضور داریم را مطرح کنند. با نگاهی سطحی فلسفه را می‌توان بخشی از علوم اجتماعی (انسانی) در نظر گرفت. اما با خواندن این کتاب معلوم می‌شود فلسفه چیزی فراتر از این است. فلسفه به هر موضوعی که به فکر ما برسد مربوط می‌شود. فلسفه فقط سرگرمی جمعی از یونانی‌ها که زمانی دور هم جمع می‌شدند و همدیگر را سؤال‌پیچ می‌کردند نیست (اگرچه این هم نوعی فلسفه است)، بلکه کاربردهای واقعی نیز دارد: از طرح سؤال‌های اخلاقی دربارۀ سیاست حکومت گرفته تا وضع الگوریتم‌های منطقی برای برنامه‌ریزی رایانه‌ها همه ریشه در فلسفه دارند.

از راه فلسفه است که می‌توان به بررسی معنی زندگی، شناخت، اخلاق، واقعیت، وجود، خدا، خودآگاهی، سیاست، مذهب، اقتصاد، هنر و زبان پرداخت و در واقع فلسفه حد و مرز ندارد.